گورنوشته
رهگذر!
لختی تامل کن!
رساتر از سکوت ِ سنگها آیا صدایی هست؟
هراس
کاش میشد بکشم فریاد:
خورشید تویی!
میهراسم ز غروب.
اندیشه
تبری مینالید
شاخهای میلرزید
تبر، اندیشهی روزی شاخه
شاخه، اندیشهی ِ یک روز تبر.
آنهمه پرواز، عاقبت آغاز - علی بداغی - نشر دارینوش - 1372