کاش هرجا که کسی از روی استیصال دستبهدامان حافظ میشد و تفالی میزد، حضرت میگفتش:
«مصلحت دید من آن است که مردم همهکار ... بگذارند وُ سرِ طرۀ یاری گیرند»
و هربار که شک وُ تردید بهدلت میافتاد، نتیجۀ تفال میشد:
«رخ ِ تو در دلم آمد، مراد خواهم یافت ... چراکه حالِ نکو در قفای فال نکوست»
وَ لبخند میزدی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر