۱۳۹۶-۰۴-۰۹

چه تنهاست: گرگی که دچار ِ چشمان ِ تو باشد


+ چرا گرفته دلت؟ مثل آن‌که تنهایی.
- چه‌قدر هم تنها.
+ خیال می‌کنم،
دچار ِ آن رگ ِ پنهان رنگ‌ها هستی.
- دچار یعنی: عاشق.
و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک، دچار ِ آبی دریای بی‌کران باشد.
+ چه فکر ِ نازک ِ غم‌ناکی...


• سهراب سپهری - مسافر

پ‌ن: پیش‌تر از «دچار» نوشته بودم: [goo.gl/iPfK6J]
پ‌ن: از لحاظ نگارشی، کمی در این شعر ِ سهراب، دست برده‌ام!

۱۳۹۶-۰۴-۰۵

متن قسمت چهاردهم رادیو چهرازی

تابستان از راه رسید و این‌بار نوبت اپیزود چهاردهم رادیو چهرازی است! متن این قسمت را هم خودم تایپ کردم تا در کنار گوش‌دادن به پادکست رادیو چهرازی، از نسخه متنی هم استفاده کنید.




۱۳۹۶-۰۳-۱۸

مرگ در می‌زند : وودی آلن


«وودی آلن نویسنده، بازیگر، کارگردان و آهنگساز آمریکایی متولد 1935 نیویورک، در سال 1977 با فیلم آنی هال موفق به کسب اسکار کارگردانی و فیلم‌نامه شد. او در دهه هفتاد ضمن فعالیت در عرصه سینما، برای مطبوعات نیز مطالب طنز می‌نوشت. مجموعه این نوشته‌ها در سه کتاب تسویه حساب، بی بال و پر، و عوارض جانبی گردآوری و منتشر شده‌است. مرگ در می‌زند، گزیده‌ای از داستان‌ها، مقالات و نمایشنامه‌های طنز این سه کتاب است؛ گواهی بر قریحه سرشار و طنز خاص و منحصربه‌فرد آلن.»
- یادداشت مترجم

مطالعه این کتاب را به علاقه‌مندان حوزه طنز پیشنهاد می‌کنم. بعد از خواندن طنز متفاوت وودی آلن، تازه از خودتان خواهید پرسید اگر این طنز است، پس این‌ها که طنازان ما به اسم طنزپردازی منتشر می‌کنند چیست! «مرگ در می‌زند» کتاب کم‌حجمی است و می‌تواند یک آخرهفته خوب را در کنار شما بگذراند. این کتاب «وودی آلن» را نشر چشمه با ترجمه‌ای از حسین یعقوبی منتشر کرده‌است.

۱۳۹۶-۰۳-۱۷

درس‌هایی برای مرگ


تنها مرگ است که دروغ نمی‌گوید. حضور مرگ، همه موهومات را نیست و نابود می‌کند. ما بچۀ مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریب‌های زندگی نجات می‌دهد. و در ته زندگی، اوست که ما را صدا می‌زند و به‌سوی خودش می‌خواند.


  بوف کور - صادق هدایت

۱۳۹۶-۰۳-۱۶

این که فروغ می‌گوید، منم


او ناامیدیش را هم مثل شناسنامه و تقویم و دستمال و فندک و خودکارش همراه خود به کوچه و بازار می‌برد.



 از مجموعه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد

۱۳۹۶-۰۳-۱۵

درس‌هایی برای زندگی


این داستان در حقیقت نشون می‌ده که چطور عشق به زن می‌تونه یه مرد رو تبدیل به آدم بهتری کنه و ترس اونو از مرگ از بین ببره... حالا گیریم حتی واسه یه مدت کوتاهی.


 مرگ در می‌زند - وودی آلن - حسین یعقوبی - نشر چشمه

۱۳۹۶-۰۳-۱۴

زنانگی‌ها - فروغ فرخزاد


وقتی که زندگی من دیگر
چیزی نبود، هیچ‌چیز به‌جز تیک‌تاک ساعت بیداری
دریافتم
باید، باید، باید
دیوانه‌وار دوست بدارم.

«آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت ِ خود خاک شد جوانی من بود؟»

«حس می‌کنم که میز فاصلۀ کاذبی‌است در میان گیسوان من و دست‌های این غریبۀ غمگین.»

«آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می‌بخشد، جز درکِ حسِ زنده‌بودن از تو چه می‌خواهد؟»




• تکه‌هایی از شعر «پنجره» از مجموعه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد

۱۳۹۶-۰۳-۱۲

درس‌هایی برای زندگی



هیچ‌وقت با تمام وجود برای یک‌نفر زندگی نکنید؛ می‌رود، درمانده می‌شوید. آدم‌ها را کوتاه و اندک دوست بدارید؛ مثل بودن‌شان. عاشقی قماری‌ست با چشم‌های بسته. حاضری در این قمار همهٔ داشته‌هات را یک‌جا همان دست اول بریزی روی میز؟

• رحمان نقی‌زاده

۱۳۹۶-۰۳-۱۱

برای لیلا؛ دختری که امروز به خانه محبوبش نرسید


قول داده بودی میایی لیلا... دیر کردی. می‌گویند مُرده‌ای. بی‌من؟ مگر قرار نبود با هم بمانیم وُ با هم بخندیم وُ با هم بمیریم؟ قول داده بودی میایی لیلا...
حالا تو مُرده‌ای و من، دو بار خواهم مُرد؛ روزی که بر مزار ِ اندوهگین‌ات زانو خواهم زد، وٙ روزی که دیگر بی‌تو بودن را طاقت نخواهم آورد وُ ...
خداحافظ لیلا...
 • رحمان نقی‌زاده


پ‌ن: اندوه است که از کابل پا می‌گیرد و تا قلب ایران پیش می‌آید.