«هر جنگ
حلقهای است که به زنجیر بدبختی بشر افزوده میشود و مانع رشد جوامع انسانی میشود.
تودههای مردم، اگر در معرض تبلیغات مسموم قرار نگیرند، هرگز هوای جنگ در سر
ندارند. باید به آنها در مقابل این تبلیغات مصونیت داد. باید فرزندان خود را در
مقابل نظامیگری واکسینه کنیم؛ و این کار زمانی ممکن میشود که آنان را با روح صلحطلبی
تربیت کنیم. بدبختانه ملتها با هدفهای نادرست تربیت شدهاند. در کتابهای درسی
به جنگ ارج مینهند و وحشت و خرابیهای آن را نادیده میگیرند و از این طریق کینهتوزی
را به کودکان تلقین میکنند. من اما میخواهم آشتی بیاموزم نه نفرت، عشق بیاموزم
نه جنگ.»
- آلبرت اینشتین
اینشتین طی نامهای به
زیگموند فروید، از او درباره چرایی جنگ و راهکار روانشناختانه برای رهایی انسان
از این احساس نفرت و دشمنی میپرسد، و فروید در نامهای مفصلتر، نظرات خود را از
منظر روانشناختی قضیه با او در میان میگذارد. خسرو ناقد، مترجم کتاب، در
پیشگفتار به پیشزمینههای این مکاتبه ارزشمند پرداخته و زوایای تاریخی آن را نیز شرح
داده است. کتاب حاضر علاوه بر نامههای اینشتین و فروید، شامل پیشگفتار مترجم با
عنوان «سال 1932 میلادی است»، یادداشت اینشتین با عنوان «ندای صلح» و مصاحبه سید
ابوالحسن مختاباد از روزنامه شرق با مترجم میشود.
«چرا جنگ؟» را نشر
پیدایش با ترجمهای از خسرو ناقد روانه بازار کتاب کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر