مستی را دیدم که در میان وَحَل میرفت، افتان و خیزان. گفتم: «قدم ثابتدار تا نیفتی.» گفت: «تو قدم ثابت کردهای با این همه دعوی؟ اگر من بیفتم، مستی باشم به گل آلوده، برخیزم و بشویم. این سهل باشد. امّا از افتادن خود بترس.»
تذکرهالاولیا - فریدالدین عطار نیشابوری - ذکر حسن بصری
* وَحَل = گل و لای
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر