«چون اصلاً حوصلهی خانه را ندارم. که هروقت گلگیسو نیست؛ مثل آن است که رفتهای توی یک کارتن زهوار دررفتهی یخچال و همانقدر آدم را دلمُرده میکند که حقیقتاً توی چنین چیزی باشی.»
• کافه پیانو : فرهاد جعفری
پن: تازه ما نه تنها «گلگیسو»، که «پریسیما» هم نداریم. وَ «زود رسیدن» مال ِ «حالخوب»هاست؛ نه ما.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر