ایشیگورو در «هرگز رهایم مکن» ما را در برابر پرسش عظیم
سرانجام انسان قرار میدهد. اهداکننده یا اهداگیرنده کدام صاحب روحاند؟ و این همه
در چارچوب رمانی بس جذاب، آسودگی و رکودمان را نشانه رفتهاست. در پشت جلد این
کتاب آمده: «کاتی، روت، تومی و بسیاری دیگر، پروردگان هیلشم هستند؛ کودکان موسسهای
مرموز در عمق خاک انگلستان. کودکانی که آیندهای خاص دارند. کودکانی که پرورش
یافتهاند تا خود را افرادی خاص تصور کنند: عاری از دغدغه آینده و عاری از عشقی که
جاودانگی با خود دارد. کاتی در سیویکسالگی راوی فاجعه وحشتناک و هشداردهنده
خاطرات خود است.»
«اسمم کاتی اچ است. سیویک سال دارم و بیش از یازده سال
است که پرستارم.»
ایشیگورو، برنده نوبل ادبی 2017، در
«هرگز رهایم مکن» روایتی ساختگی اما جذاب از
انگلستان اواخر دهه 1990 ارائه میدهد. این کتاب جزو 100 رمان برتر انگلیسیزبان
از سال 1923 تا 2005 بوده، و نشریه تایم آن را بهترین رمان سال 2005 میلادی معرفی
کردهاست. سال 2010 نیز مارک رومانک فیلم هرگز رهایم مکن را براساس این کتاب
کارگردانی کرد.
هرگز رهایم مکن، رمانی به قلم کازوئوایشیگورو است که نشر ققنوس با ترجمهای از سهیل سُمّی منتشر کردهاست. من
از ترجمه راضی بودم، اما اگر دنبال ترجمه دیگری هستید میتوانید ترجمه مهدی غبرائی
از نشر افق را بخوانید.
«ارزشمندترین خاطرات من هرگز محو نخواهند شد. من روت را از
دست دادم، و بعد تومی را، اما خاطراتی را که از آنها دارم از دست نخواهم داد.»
-تکهای از کتاب
پستهای مرتبط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر