«دستدست نکن
دستت را در دستم
بگذار
شانهبهشانهام
بیا
پیش از آنکه
بر شانهات بیایم
پیش آی و
پیش از کرمها
مرا ببوس!»
«تا استخارهام
خوب آید
شیرازهی
دیوانِ نیمگشودهی لبهایت را
به نیتِ فالی
فرخنده
میبوسم و بر
پیشانی میگذارم»
• «شعر ِ قفس» نسبت به سایر مجموعههای شعر
ِ علیرضا روشن، مخصوصن «محوِ » { + } - که مجموعه شعر کوتاه بود - شعرهای طولانیتری دارد. و در کل با مجموعههای
قبلی ِ شاعر خیلی متفاوت است. «شعر ِ قفس» را نشر آموت، در بهار 94 منتشر کرده
است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر