
اینروزها جستوجوی عباراتی مانند «چگونه تولید محتوا یاد
بگیریم؟» و «آموزش تولید محتوا» در گوگل اقبال فراوانی یافته است. شاهد این مدعا،
تصویر زیر از گوگل ترندز است؛ که افزایش محسوس جستوجوی
«آموزش تولید محتوا» را طی سالهای اخیر نشان میدهد.

محتوا پادشاه است
شاید دلیل این اقبال را بتوان در این جمله معروف بیل گیتس
دید. (پیرامون میزان درستی این جمله بحثهای زیادی صورت گرفته؛ و اینجا تکرارشان
نمیکنیم.) صاحبان کسبوکارهای نوپای ایرانی و دستاندرکاران استارتآپها به
اهمیت محتوای خوب در بالا بردن ارزش محصولشان پی بردهاند؛ و از سویی دیگر،
جایگاه نویسنده محتوا در چارت سازمانها ارزش یافته است. اما این همه ماجرا نیست.
نیمۀ تاریک این داستان، بیارزش و ساده پنداشتن شغل تولید محتواست. هر فرد با توانایی
تایپ فارسی و جستوجو در گوگل، خود را آماده برعهده گرفتن این جایگاه میداند. «ما
که نتوانستیم کار درستوحسابی پیدا کنیم؛ برویم سراغ تولید محتوا!» «فعلا تا
دانشجو هستیم، هزینه روزانهمان را با تولید محتوا دربیاوریم.» و به همین دلیل است
که امروزه در رزومه کاری هر فردی میتوان چند سال سابقه تولید محتوا پیدا کرد!
هدف از نگارش این مطلب، بررسی این قسمت از ماجرا نیست. هدف،
نگاهی اجمالیست به رویکرد مدیران ایرانی نسبت به تولید محتوا؛ و زیادهخواهیهایی
که در استخدام شاهدش هستیم.
استخدام سرپرست تیم محتوا
طبیعی است که فرهنگ وارداتی، اصول و قواعدی نیز با خود بههمراه
میآورد. و اینجا هم شاهد واردات ترجمهای هستیم؛ جز دو مورد: حقوق دلاری و تخصصمحوری!
در ادامه با ذکر یک مثال واقعی، به توخالی بودن فرم وارداتی و غیبت محتوا خواهیم
پرداخت. نگاهی خواهیم داشت به تعاریف شغلی تولیدکننده محتوا، کپیرایتر، کارشناس
سئو، سرپرست تیم محتوا، گرافیست و نویسنده متون تخصصی، و شرح وظایف آنها در
ایران! این علامت تعجب بیدلیل نیست.
استخدام کارشناس تولید محتوا
برای اینکه بیشتر با عمق این قضیه مواجه شویم، یک نمونه
واقعی از آگهی استخدامی کارشناس تولید محتوا را بررسی کنیم. مواردی که در ادامه
ذکر خواهد شد، همه مسئولیتها و مهارتهای مدنظر برای استخدام یک کارشناس ساده
هستند. و سازمان مربوطه نیز مزایای «حقوق مناسب + بیمه» را در عوض به کارمند اعطا
خواهد کرد!
1. آشنایی با تولید محتوای متنی، صوتی،
تصویری، ویدیوئی و تحلیل محتوای تولیدشده
هر کدام از این محتواها دنیای متفاوتیاند و ابزارها و
تواناییهای متفاوتی میطلبند. ولی خب بهصرفه نیست برای هر کدام نیرویی جدا جذب
کنیم. چه باید کرد؟ یک نفر «آشنا» به همه اینها کافی و کارراهانداز است.
2. آشنا به ترندهای روز و شبکههای اجتماعی
پشتیبان شبکههای
اجتماعی متخصصی است که حوزه فعالیتش چنین شبکههایی باشد و به اصول و قواعد خاص هر
شبکه آگاه باشد. ولی در جریاناید که! ما استارتآپ هستیم و بودجه نداریم؛ پس همان
کارشناس تولید محتوا باید با این کار هم آشنا باشد. البته این آشنایی وجود دارد.
اما چرا یکنفر باید به دلیل آشنایی قبول کند که کار شخص دیگری را بدون حقوق و
مزایا انجام دهد؟ فرض کنید در آگهی نوشته شده باشد «آشنا به تعویض روغن خودرو»؛
چون ماشین مدیر هرازگاهی از کار میافتد و بهصرفه نیست پول تعمیرگاه بدهیم!
3. تشخیص نیازها و تولید محتوای مناسب برای
کانالها (وبلاگ، وبسایت، شبکههای اجتماعی)
+ تعویض روغن خودرو و انجام
خریدهای منزل رئیس!
4. آشنا به اصول نگارشی و بازنویسی و ویرایش
متون
خب این هم که یک کار
ساده و بدون نیاز به یادگیری است. این را همه بلدند و تخصص محسوب نمیشود. نتیجه
این گزارهها را میشود در متون سایتهای معتبر کشور مشاهده کرد.
5. مسلط به جستوجو و پیدا کردن منابع مرتبط
6. آشنا با ابزارهای تحلیل مثل گوگل
آنالیتیکس
این کلمه «آشنا» راه
فرار است! یعنی: ما که نگفتیم باید به ابزارهای تحلیل مسلط باشید. یک آشنایی ساده،
در حد انجام دادن کارهای ما طی دو سال آینده کافیست! اگر بعد از دو سال هنوز سرپا
بودیم و توانستیم سرمایهگذار جذب کنیم، نیروی متخصص این کار را هم استخدام خواهیم
کرد.
7. آشنا با بازاریابی محتوایی و سئو
شما اگر به منابع خارجی
مراجعه کنید، همهجا کانتنت مارکتینگ و سئو را هممعنی آوردهاند! این دو کلمه
چنان قرابت معنایی دارند که حتی نیازی نیست در دو سطر جدا ذکر شوند و کارشان با یک
«وَ» راه میافتد!
8. آشنا با تبلیغنویسی
تبلیغنویسی چیست؟
احتمالا منظور نگارنده آگهی استخدامی، کپیرایتینگ بوده است. کپیرایتینگ تخصصی
جدای از تولید محتوای عادی است؛ و کپیرایتر متخصص آن کار. ولی وقتی میشود از
شرایط جامعه سوءاستفاده کرد و از یک جوان جویای کار بیگاری کشید، چرا پی متخصص امر
بگردیم؟
9. آشنا با فوتوشاپ/ایلاستریتور
هر دو نرمافزار محصول
یک کمپانی هستند و قاعدتا وقتی شما با یکی از محصولات یک کمپانی آشنا باشید، با آنیکی
هم آشنایید. درضمن، کسی که تولید محتوا، ویراستاری، کپیرایتینگ، سئو و بازاریابی
آشنا باشد، میتواند با این نرمافزارها هم آشنا باشد.
10. آشنا با وردپرس
دیگر کمکم به استخدام
نزدیک شدهایم. محتوای متنی، تصویری، صوتی و... تولید شد، بازاریابی و سئو هم
انجام شد، و فقط باید روی وردپرس بارگذاری کنیم و بعد با ابزارهای موجود تحلیل
کنیم!
11. مسلط به زبان انگلیسی
ما استارتآپایم و اسممان
خارجی؛ و کارمند باید به انگلیسی مسلط باشد تا بتواند اسم ما را تلفظ کند. درست
است که در عمل این سطح از تسلط به هیچ دردی نخواهد خورد، ولی کلاس که دارد.
12. خلاق و ایدهپرداز
تصور کنید؛ کسی با این
سطح از تواناییها و تسلطها و آشناییها، خلاق و ایدهپرداز باشد و در عین حال
برای جذب بهعنوان کارشناس رزومه بفرستد! اگر خلاق و ایدهپرداز است، ایده خودش را
به مرحله اجرا میرساند؛ و اگر خلاق و ایدهپرداز نیست، دروغ میگوید. متر و معیار
سنجش این خلاقیت در مصاحبه استخدامی چیست؟ مسئول مصاحبه به صداقت مصاحبهشونده
اعتماد میکند؟ یا از «حالا یه ایده بده ببینیم چقدر خلاقی» استفاده میکند؟ این
هم از آن مواردی است که مستقیم با ترجمه وارد مراحل استخدام شده و خیلی هم کلاس
دارد.
13. اهل مطالعه و یادگیری
این مورد میدان مین
است! منظور از اهل مطالعه و یادگیری چیست؟ یعنی حین پیشبرد کارها، ممکن است فیلد
جدیدی باز شود؛ و چون ما استارتآپایم و بودجه نداریم، از شما خواهش خواهیم کرد
که اجبارا با مطالعه، این کار را هم یاد بگیرید و ما را از استخدام نیروی جدید بینیاز
کنید.
14. توانایی مدیریت زمان
اسم بیبرنامگی را
بگذاریم مدیریت زمان و از آن بهعنوان اهرم فشار استفاده کنیم. مدیریت زمان روی
کاغذ یعنی شما بتوانید وظیفه محولشده را براساس جدول زمانبندی آماده کرده و
تحویل دهید. اما خب، اینهمه مسئولیت را که نمیشود در ساعت کاری معمول تمام کرد.
پس شما باید ساعتهای اضافی بمانید و مدیریت کنید! حقوق اضافهکاری؟! شوخی جالبی
بود!
15. دارای روحیه کاری مثبت جهت فعالیت در یک تیم استارتآپی
یعنی گفتیم «فلان کار»
شما سریع باید وارد شده و فعالیت کنید. مهم نیست برای آن کار استخدام نشده باشید؛
شما روحیهای مثبت دارید و مشتاقاید در کنار اعضای تیم کار کنید.
16. مسئولیتپذیری و پاسخگویی مستمر
این مورد از جمله وظایف
یک کارمند حرفهای است و نمیشود چیزی گفت.
17. روابط عمومی عالی درون و برون سازمان
شما که اینجا نشستهاید،
این تلفنها را هم جواب بدهید خب! البته این که شوخی بود. مسئله مهم عدم توجه به
تیپ شخصیتی هر فرد و روحیات اوست. فردی با چنین سطح از مهارت، اگر علاقهای به
صحبت کردن و ساختن رابطه درون و برون سازمانی نداشته باشد، به هیچ نمیارزد و
لیاقت دریافت ماهانه یکونیم میلیون از بودجه شرکت ما را ندارد.
این موارد، کموُبیش
عناصر تکرارشونده آگهیهای استخدام نیروی تولید محتوا هستند. اینجا کمی هم متن را
غیرجدی کردیم که خواننده خسته نشود! و در واقعیت هر فردی باید چند مورد از این
موارد را بلد باشد. اما این سطح از خواسته، در برابر حقوق کارشناس و بیمه چندان
منطقی بهنظر نمیرسد. به امید روزی که جایگاه واقعی تولید محتوا شناخته شود و
دیگر شاهد کارمندان بیتخصص و مدیران زیادهخواه نباشیم.
پن: مشتاق شنیدن نظرات
تکمیلی شما هستم. اگر چیزی باید اضافه شود و یا چیزی اضافیست، لطفا از طریق تلگرام با من بهاشتراک بگذارید.
این یادداشت، آغازی بود
بر مجموعهای از مقالات درباره آموزش تولید محتوا و ابزارهای مورد نیاز؛ که آرام و
مستمر در این وبلاگ نوشته خواهند شد. به این امید که بتوانم گام کوچکی در مسیر
آموزش بردارم و تجربه اندکم را با دوستان بهاشتراک بگذارم.



