برای هم کتاب بخوانید؛ شعر، داستان، هر چی. خیلی زود خواهید دید که جای کلمات را خاطرهها میگیرند.
مثلا آن روز که داشتم برای تو شعری از این کتاب میخواندم، شال قرمز سر کرده بودی، دستهایت حلقه بودند دور فنجان قهوه، و موهات را رها کرده بودی بر امتداد سحرانگیز صورتت...
برای هم کتاب بخوانید، پیش از آنکه شعر جدیدی ببینید و حسرت بنشیند بر دلتان، که چرا پیش از این برای او نخواندهاید و با آن - کنار هم - خاطرهای نساختهاید.
رحمان نقیزاده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر