همیشه در چنین
مواردی، نتیجه نوعی فراجبرانی به شکل تحجر است که بهنوبهی خود، همچون سلاحی
برای از بین بردن شعلهی لرزانِ مخالفت بهکار گرفته میشود. عقیدهی آزاد خفه میشود
و حکمِ اخلاقی نیز بیرحمانه سرکوب میگردد، تنها به این بهانه که هدف، وسیله را
توجیه میکند، رهبر یا رئیس حزب به صورت نیمه خدا و فراسوی نیک و بد درمیآید و
هوادارانش به القابی چون قهرمانان، شهیدان، حواریون و مبلغان مفتخر میشوند. فقط
یک حقیقت وجود دارد و ورای آن هیچ حقیقتی نیست. این حقیقت، بیچون و چرا و منزه از
دستبُرد و انتقاد است. هرکسی جز این بیندیشد، بدعتگذار است و، چنان که در تاریخ
دیدهایم، به شیوهها و ترفندهای نامطلوب تهدید میشود. تنها رهبر حزب، که قدرت
سیاسی دارد، میتواند آموزهی دولت را به گونهای موثق تفسیر میکند، و او نیز
طوری این کار را میکند که موافق رای اوست.
ضمیر پنهان -
کارل گوستاو یونگ - دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور - نشر قطره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر