«خیلی خوش
گذشت، ممنون و خداحافظ» - متنِ نامهی خودکشی رومن گاری
«قلابی» را اولینبار
سال 91 وقتی همدان دانشجو بودم، خواندم. اینبار، که سمیه نوروزی (مترجم ِ کتاب)
لطف کرد و چاپِ اول این مجموعهداستان را برایم فرستاد، بهانهای شد تا چند داستان
از رومن گاری را مرور و بازخوانی کنم. مقدمهای که مترجم در ابتدای کتاب آورده
است، برای شناخت رومن گاری عالیست و در عین ایجاز، اطلاعات کاملی برای شناخت این
نویسنده فراهم کرده است. این مجموعه از پنج داستان تشکیل شده است: «قدرت و شرافت»
داستانی از دستنشاندههای آلمانِ نازی است که سعی دارند چاهنفتی را آتش بزنند تا
دست دشمنان بهآن نرسد. «برگی از تاریخ» روایتی از رییس حکومتِ صربستان است که در
حالت دیوانگی تصمیم میگیرد تا خودش را بکشد، تا فرماندهی روح ِ سربازهای خودی را
در جنگ با روحِ مخالفان برعهده بگیرد! «زمینیها» داستان دختری را روایت میکند که
در جنگ توسط سربازها موردتجاوز قرار گرفته و بهعلل عصبی بیناییاش را از دست داده
است. و حالا غریبهای به او کمک میکند تا بهبود پیدا کند. «عود» داستان زندگی کنت
دو ن... است؛ سیاستمردی که عاشق هنر اصیل است. و در آخر «قلابی» که داستانِ آقای
س... که کارشناس آثار هنریست و بهشدت روی اصلبودن شاهکارها وسواس دارد. آقای
س... روزی پی میبرد که باارزشترین داراییاش قلابی است! مجموعهداستان «قلابی» رومن گاری را، نشر چشمه با ترجمهای از سمیه نوروزی منتشر کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر