«شب خوبیاش این
است که همهچیز تویش گم میشود و بدیاش این است که بعضی چیزها که توی روز دیده
نمیشدند، شب، توی کلهی آدمیزاد بزرگ میشوند.» -از متنِ کتاب
«بیوهکشی» از
جنس داستاننویسی بومی است و از فضای رایج داستاننویسیِ نشاتگرفته از غرب فاصله
گرفته است. چندصدسال دیگر اگر که کسی بخواهد برای فرزندش از افسانههای قدیمی
داستان پیشخوابی تعریف کند، میتواند بیوهکشی را با عناوینی مانند: «اژدرچشمه و
خوابیدهخانم» یا «خوابیدهخانم و هفتبرادران!» تعریف کند! (البته عنوان دوم زیاد
جلوهی جالبی ندارد، ولی نسبتن حقیقت دارد!). اسامی شخصیتها هم با اینکه جالب
بودند ولی اوایل برایم نامانوس بودند و شخصیتها و جایگاهها را گم میکردم.
نویسنده در مورد اسامی کتاب نوشته است: «نامهای این رمان در گورستانی در دیلمستان
خوابیدهاند.» ناگفته نماند که گویش جالب شخصیتها هم بر جذابیتهای این رمان
افزوده بود. در آخر، یک انتقاد و یک پیشنهاد دارم: انتقادم این است که تعداد زیاد
شخصیتها و اسامی و تکرار زیاد همین اسامی در متن داستان، از گیرایی و خوشخوان
بودن رمان کاسته بود. و پیشنهادم هم این است که شنیدن نسخهی صوتی این رمان هم
خالی از لطف نخواهد بود. «بیوهکُشی» جدیدترین رمانِ یوسف علیخانی است که نشر آموت
عرضه کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر